نقش بازی کردن به صورت تئاتر از زمانهای قدیم و پس از به وجود آمدن تمدن و شهرنشینی وجود داشته است. در ابتدا تئاتر به عنوان وسیلهای برای انجام مراسم، آداب و سنن خاص به کار میرفت، در حدود ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد، مصریان از تئاتر در این موارد بهره میگرفتند، همچنین در یونان قدیم، تئاتر تراژیک نضج گرفت که در آن، اسطورههای باستانی مثل اسطورة ادیپوس، به نمایش در میآمد.
حرکات موزون، رقص، آواز، موسیقی، پانتومیم و شکلهای دیگر نمایشی، یک نیاز بشری برای بیان تئاتر یا سمبولیک، چه از نظر بازیگر و چه از دید تماشاگر بوده است. بنابراین، عجیب نیست که تئاتر جای خود را به تدریج در موارد خاصی مانند آموزش، تعلیم و تربیت و روان درمانی باز کند و به عنوان محدودة مشخص تئاتر درمانی مورد قبول قرار گیرد.
تئاتر درمانی توسط جاکوب لوی مورنو بنیانگذاری شد. او روانپژشک بود، در رومانی متولد شد، در وین زندگی و کار کرد، و بالاخره در سال ۱۹۲۵ برای ادامه کار خود به آمریکا رفت و او هم دورة فروید بود و تلاش خستگیناپذیر و سرسختانهای را در جداسازی اصول تئاتر درمانی از اصول روانکاوی به انجام رساند. در تئاتر درمانیهای امروزی مایههایی از گروه درمانی، گشتالت درمانی، روش تحلیل روابط، رفتار درمانی و بعضی روشهای دیگر روان درمانی که اساس کار آنها «اینجا و اکنون» میباشد، به کار گرفته شده است.
در تعریف تئاتر درمانی میتوان گفت که عبارت از یک روش گروه درمانی است و در آن، خصوصیات برجسته شخصیت، ارتباطات بین فردی، تعارضات و کشمکشهای روانی و همچنین اختلالات احساسی و عاطفی توسط روشهای مخصوص نمایشی مورد مشاهده و بررسی قرار میگیرند. عوامل اصلی در این روش عبارتند از: ۱- شخص اول یاپروتاگوئیست که محور اصلی است و مشکلات روحی خود را به کمک افراد دیگری بنام «یاور» به نمایش میگذارد؛ ۲- «یاور» که جنبهها و ابعاد متفاوتی از شخص اول را مطرح و به نمایش میگذارد؛ ۳-کارگردان (تئاتر درمانگر) که افراد شرکتکننده در تئاتر درمانی را جهت کسب آگاهی و بصیرت بیشتر، هدایت مینماید.
در ایران، از سال ۱۳۵۶ در انستیتو اعصاب و روان بیمارستان حافظ – شیراز تئاتر درمانی به مدت شش، هفت سال فعالانه و به کمک وسائل سمعی و بصری پیشرفته بعنوان یکی از روشهای درمانی بکار گرفته شد و نتایج خوبی دربرداشت.
تاریخ تئاتر درمانی به عنوان یک روش روان درمانی، به کارهای دکتر «مورنو» برمیگردد. ایشان از سال ۱۹۲۱ در وین کار خود را در این زمینه آغاز کرد و تئاتر درمانی را «علم کشف حقیقت» نامید. معمولاً مورنو ابتدا خود در میان گروه به صحنه میآمد و یک واقعه مربوط به اخبار روز را که از جراید بیرون آورده بود، توصیف میکرد. حضار با کارگردان (مورنو) در این زمینه شروع به بحث میکردند، و سپس کارگردان از آنها دعوت میکرد تا به صحنه بیایند و آن واقعه را بصورت تئاتری به اجرا درآورند. این بازیگران در زمینه تئاتر افراد حرفهای نبودند، بلکه هر یک مشکلات فردی ـ روانشناختی داشتند که برای درمان، مراجعه کرده بودند. مورنو دریافت که مسائل فردی اشخاص نه تنها در نحوه انتخاب موضوع خبری بلکه بر نوع و نحوه مشارکت آنها در به نمایش در آوردن آن موضوع نیز اثر دارد.
بعدها، در سال ۱۹۳۰ «روزنامه زنده» در ایالات متحده بر روی صحنه آمد که خود نوعی از «تئاتر خود جوش» مورنو بود.
اصل کار مورنو از تئاترهای تراژیک یونان قدیم اقتباس شده بود و این تا تئاترها و نمایشهای تلویزیونی و سینمایی فعلی نیز ادامه مییابد. وقتی عدهای از مردم در کنار هم، صحنههای دلسوز یا ترسناک را میبینند، بعد از آن، اغلب پالایش، تخلیله و راحتی عواطف خود را حس میکنند. معمولاً به نظر میرسد که حضار بعد از دیدن چنین نمایشهایی، از ترس رهایی مییابند و علت آن را به آن تراژدی نسبت میدهند. به هر حال، مورنو از اخبار روزنامه شروع کرد و آن را به مسائل و تراژدیهای زندگی افراد تعمیم و توسعه داد. برای مورنو، اشخاص نمایشدهنده و نمایش در «اینجا و اکنون» از اصول اولیه هستند. تجربه و اجرای پیدرپی یک واقعة گذشته به افراد این امکان را میدهد تا نسبت به آن، تجربة ملموستر و واقعیتری داشته باشند و در نتیجه، ذهنیت واقعیتری نیز نسبت به وقایع گذشته زندگیشان بیابند.
صحنه تئاتر درمانی مانن آزمایشگاهی در محیطی آزاد و قابل انعطاف به فرد این امکان را میدهد که راهحلهای جانشینی مناسبتری در مورد مسئلهاش پیدا نماید. وقتی فرد مسئلهاش را در میان جمع و با کمک همان افراد نشان داد، به هنگام بحث و مشارکت بعدی، در مییابد که تنها او نیست که این مسئله را دارد، و در میان افراد گروه نیز هستند کسانی که از این نظر، مشابه او میباشند. در حین انجام نمایش تئاتر درمانی اطلاعات روانشناختی وسیعی از افراد بدست میآید که برحسب نگرش تحلیل کننده، مورد استفاده خواهند بود.
مورنو معتقد بود که در تمام اختلالات روانشناختی میتوان از اصول تئاتر درمانی به عنوان یک روش درمانی مفید بهره گرفت؛ حتی در جنونها! او کاربرد تئاتر درمانی را به بیماران محدود نمیکرد، بلکه این روشها را در مورد بزهکاران، مجرمان، افراد عادی و جمعیتها و مؤسسهها نیز به کار میبرد. همچنین در موقعیتهای آموزشی، مشاوره ازدواج، مشکلات مراکز صنعتی و به طور کلی برای کلیه موارد مشاوره و راهنمایی با روششناسی مشخص از تئاتر درمانی استفاده میشود. از سالهای ۱۹۴۰ به بعد، مؤسسه مورنو، تئاتر درمانی را به جمع مردم آورد و به این ترتیب، همه میتوانستند در آن شرکت نمایند. مورنو معتقد است که شاید روزی بتوان تئاتر درمانی را در تلویزیون به صورت «روانپزشکی توده مردم» مطرح نمود.
ارکان تئاتر درمانی
تئاتر درمانی، روشی است که میتوان از طریق آن، به شخص کمک کرد تا ابعاد روانشناختی مسئلهاش را کشف کند. فرد از طریق به نمایش در آوردن آنها و نه فقط از راه گفتگو به بازنگری مشکل خود میپردازد. تئاتر درمانی دارای روشهای مختلفی است که آنها را میتوان همان گونه که هستند و یا با تغییراتی برحسب شرایط، به کار برد. تئاتر درمانی با روان درمانی، و بخصوص روان درمانی گروهی ریشه مشترک دارد.
«شخص اول» یا پروتاگونیست به کسی گفته میشود که در تئاتر درمانی، نقش اصلی را دارد. این فرد ممکن است درمانجو، دانشجو، کارآموز، عضو گروه و یا هر فرد دیگری باشد. به طور کلی هر فردی که موقعیتهایی از زندگی خود را به نمایش میگذارد شخص اول یا پروتاگونیست نام دارد.
کارگردان: به کسی میگویند که شخص اول را در استفاده از روشهای تئاتر درمانی به منظور بازنگری مسئلهاش هدایت میکند. این فرد میتواند رهبر گروه، درمانگر، معلم و یا مشاور باشد. حتی گاهی کارگردانی تئاتر درمانی را یکی از اعضاء گروه به عهده میگیرد.
«یاور» به فردی اطلاق میشود که در کنار شخص اول و کارگردان به ایفای نقش میپردازد. این فرد در زندگی شخص اول نشانگر افرادی مانند همسر، کارفرما و یا بخش دیگری از موجودیت خود شخص اول است. سایر تکنیکها و نقشهای خاصی را که یاور میتواند عرضه کند.
حضار: افرادی هستند که در مدت اجرای تئاتر درمانی حضور دارند. این افراد ممکن است اعضاء یک گروه درمانی، شرکت کنندگان در یک سمینار، دانشآموزان یک کلاست یا اعضاء خانواده شخص اول باشند. این افراد برخلاف تماشاگران تئاتر معمولی، با ایفای نقشهای فعال، شخص اول را در شناخت احساساتش یاری میدهند.
ابزار تئاتر درمانی: صحنه؛ مکانی است که نمایش در آن اجرا میشود. این ممکن است یک سکو یا مکان دائمی تئاتر درمانی باشد. حتی افراد میتوانند کنار هم بایستند و فضائی را میان خود بسازند. محل واقعی تعارض نیز میتواند به عنوان صحنه مورد استفاده قرار گیرد. مسلماً ابزار بهتر میتواند به نمایش در هنگام عمل تأثیر بیشتری ببخشد. شکل اصلی صحنهها در تئاتر درمانی، مانند شکل یک است؛ محلی با سه سطح و با ارتفاعهای متفاوت از یکدیگر: محل حضار، صحنه و بالکن بالای صحنه، نورپردازی و به طور کلی هر یک از امکانات موجود میتوانند در جهت پربار کردن تئاتر درمانی مفید باشند.
صحنه اصلی حداقل باید ۴ تا ۵ متر عمق داشته باشد. سکوی بلندی که به راحتی بتوان بر آن قدم گذاشت، میتواند به مفهوم مرز میان حضار و صحنه باشد. (در یونان باستان، واژه پیش صحنه، به مرز صحنه و تماشاگران گفته میشد. یعنی با گذشتن از این مرز به دنیای نمایش و ایفای نقش وارد میشوم!) و توجه شخص اول و یا یاور به محض حرکت به طرف صحنه، به دنیای تئاتر درمانی جلب میشود. معمولاً برای صحنه از وسایلی مانند چند صندلی سبک و یک میز ساده استفاده میشود. چند بالش یا پشتی و وسایل دیگر هم میتوانند مفید واقع شوند. از صندلی نه فقط برای نشستن بلکه از صندلی خالی برای به کارگیری تخیل فرد و بیرونریزی مشکلات و یا به عنوان سنگر و سکو و یا مکان مرتفعی که به صورت سمبولیک نشاندهنده قدرت و یا مقام است میتوان استفاده نمود. میز میتواند نمایانگر پشتبام و یا یکی از موارد زیر باشد: میز مطالعه، محل محاکمه، میز غذاخوری، و یا غاری که میباید خمیده داخل آن شد و خود را در آن مخفی کرد. از بالش برای مشاجره، ضربه زدن، گاز گرفتن، دفاع و یا حتی به عنوان بچهای که در آغوش گرفته میشود میتوان استفاده کرد.
وجود وسایل دیگری ضرورت ندارد، ولی اگر باشند ممکن است مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال، نورپردازی به شکل خاص میتواند احساس و فضای ویژهای را نشان دهد. نور قرمز برای نشان دادن جهنم، اغذیهفروشی، و یا احساس عاطفی شدید؛ نور آبی برای صحنههای مرگ، بهشت و یا دریا؛ تاریکی مطلق نمایانگر تنهایی، انفکاک از جمع و یا نیاز به انجام کاری در خلوت؛ و ایجاد فضای تار به عنوان صحنهای رویایی بکار میآید. همچنین موسیقی چه به صورت زنده و با حضور نوازنده و چه ضبط شده به خصوص اگر متناسب با فعالیت حرکتی بدن بازیگران تنظیم شود، میتواند تأثیر عمیقی بر تئاتر درمانی داشته باشد.
شکلهای اصلی نمایش تئاتر درمانی
تئاتر درمانی به نمایشی گفته میشود که حلکننده مشکلات عاطفی شخص باشد. این شکل از تئاتر بر حول و حوش عواطف شخص اول متمرکز است. به طور کلی ممکن است در بخشهای مختلف زندگی فرد مانند گذشته، حال و آینده وی، گردش کند معمولاً سمت و سوی اصلی حرکت تئاتر درمانی، بخشهای عمیق عواطف فردی است.
سوسیودرام: نوعی تئاتر درمانی است که هدفش مشخص نمودن مسایل گروهی (ونه فردی) میباشد. در اینگونه نمایشها نیز شخص اول وجود دارد، ولی مسایل فردی وی مطرح نیست، بلکه نقشی که در گروه بازی میکند، مورد نظر رشد و گسترش تواناییهای فردی است، مشخص میگردد. واژه «گروه مواجه مستقیم» به نوعی گروهی درمانی اطلاق میشود که فعالیتهایی در زمینه «آموزش حساسیت»، «گروههای تی» و گروههای ماراتون و بازار کار تفریحی و برنامههایی در مراکز رشد، و موارد مشابه داشته باشند. در این گونه فعالیتها، روشها تئاتر درمانی غالباً مورد استفاده یا سوءاستفاده قرار میگیرند. در هر صورت، در سالهای اخیر نقش تئاتر درمانی در گروههای مواجه مستقیم رو به افزایش نهاده است و روشهای تئاتر درمانی میتواند تأثیر قوی بر روند یک گروه مواجه مستقیم داشته باشد. اغلب روشهایی که در این گونه گروهها استفاده میشوند، از کارهای مورنو گرفته شدهاند.